اولین زنانی که به دریای بیاضه پا گذاشتند
نوروز امسال گردشگران زیادی به بیاضه پا گذاشتند و هر کدام بنا به اقتضای زمانی از منطقه و بیشتر این گردشگران از قلعه بیاضه به نام « نارنج قلعه » بازدید کردند اما گروهی ویژه و با یک ماشین استثنایی زمانی به بیاضه پا گذاشتند که خوشبختانه ، گروهی از دوست داران و علاقه مندان بیاضه قصد عزیمت به دریا را داشتند و گروه ویژه مهمان هم با اشتیاق کامل قبول کردند که ما را دراین تریپ و سفر سیاحتی همراهی کنند ، راهنمای تیم به عهده خودم بود و با توجه به نقشه های هوایی و سفر های قبلی تیم را به سمت دریا هدایت کردم ..لازم به ذکر است که شما هرگز این کار را بدون راهنما و وسیله مطمئنه انجام ندهید چون هلاک شما در این سرزمین به واقعیت نزدیکتر است .
من مطمئن بودم که ماشین مورد نظر توانایی پا به پا آمدن را دارد و امکانات ویژه ماشینی که بتوان این سرزمین را از زیر چرخهایش رصد کرد ، دو دفرانسیل بودن آن است ..این به این معنی که هر 4 چرخ ماشین باید بتواند نیروی حرکتی را برای پیش روی دریافت کند …ماشین مخصوص ما ماشین دوستم « غلامحسین ثقفی » بود که امسال با وارد کردن این ماشین طرح لاندور به نام « پاژن » این وسوسه را برای پیمودن این مسیر و رویت دوباره عظمت خداوند از نزدیک در ما ایجاد کرد . من به عنوان راهنما و سرپرست به همراه غلامحسین و ابوالفضل حیدر از دوستان همیشگی ما در جلو به راه افتادیم و ماشین مسافران در پشت سر ما در حرکت بود از تپه ماهورها به خوبی بالا می آمد ، زمینهای سفت کم کم نرم و نرمتر میشد و اینجا بود که توانایی های ماشینها ، خود را نشان می داد ، تنها دغدغه ایی که مرا نگران کرده بود ترسیدن میهمانان از این سرزمین بود و با هر پیش روی رضایت را از چهره ی آنها می خواندم و امیدی میشد برای ادامه دادن ، کم کم سواحل دریاچه پیدا شد به آنها تذکر دادم از اینجا به بعد احتمال فرو رفتن دارید و غلامحسین در جلوی آنها همچنان راه ساز شده بود .
زمینهای سطح دریاچه ی بیاضه از جنس باطلاقها و شوره زارهایی است که دقیقا در 70 کیلومتری خور بیابانک وجود دارد . سطح این زمین یوشیده از انواع کویرها ی زیبا می باشد که امروزه یکی از جابه های گردشگری در دنیا شناخته شده و در منطقه بیاضه به علت عدم دست رسی محلی و راه پیشرونده تا سطح دریاچه و ازطرفی باور غلط مردم از وجود دیو و جن سالها این راز بیاضه سر به مهر باقی مانده و امروزه افتخار داردم به عنوان اولین بیاضه ایی و ایرانی ،این سرزمین را که خود سازمان نقشه برداری جرات پا گذاشتن به سطح آنرا نداشته خدمتتان معرفی کنم . این سرزمین تمام هستی و ثروت بیاضه است.که اسرار و موقعیت آن به زودی در کتابی منتشر خواهد شد . من مطمئن شدم که همراهانم با دل قرص پا به این وادی گذاشته اند …
آنها اهل گرگان بودند و به سرپرستی آقای « صافات » ، افتخار داشتم آنها را که از جنگلهای سبز شمال به این سرزمین آمده بودند همراهی کنم ، مهدی راننده آنها بسیار در راندن سرزمینهای گلی مهارت داشت و من از این بابت خیالم راحت بود ، غلام حسین هم خون سرد و با آرامش ادامه میداد . هیچکدام نهار نخورده بودند ، هوا هم ما را یاری میکرد ، بهترین جلوه های زیبای این منطقه در تابستان قابل مشاهده و یکی از زیبا ترین مناطق کویر ایران را به نظاره خواهید نشست . آب سطح دریاچه تبخیر شده و نمک بر جای مانده سرزمین برفی مانند را نمود میکند که سطح آن پوشیده از قندیلهای نمکی ، انواع کاسه کویر ، کلونیهای نمکی و چند وجهی و زمینهایی بسیار شگفت انگیز که ماشین شما اصلا فرو نخواهد رفت . وسعت این سرزمین 65 کیلومتر شعاع دارد. و طول گسترده آن به سمت شرق 30 کیلومتر و شمال به جنوب 16 کیلومتر است . و موبایل در تمام سطح آن آنتن میدهد ….خوشبختانه .من حدسم درست بود با توجه به بارندگی یک هفته پیش پیشروی در سطح دریاچه دشوار خواهد شد و به زودی نتیجه آنرا میدیدیم و ترس افراد کم کم هویدا شد .
هنوز چیزی از ساحل به سمت مرکز دریاچه پیشروی نکرده بودیم که ماشینهای به ظا هر توانمند به راحتی یک کشتی به گل نشستند و اگر به موقع دست بکار نشده بودیم هر دوی آنها تا کمر فرو میرفتند . چون هرچه درجا ، تلاش میکردند بیشتر فرو میرفتند دیگر اینکه هر چه بیشتر چرخ درجا میچرخید با متصل شدن گل و لای به آن قطر آن افزایش مییابد وتا جای که لاستیک شما با گلگیر به هم متصل خواهد شد و اینجاست که هیچ چیز جز یک جرثقیل نمی تواند به شما کمک کند …راه در آوردن ماشین به گل نشسته در این مناطق مهارت بالایی میخواهد که ذکر آن در این مقوله نمیگنجد .هوا کاملا غبار بود و هیچ چیز در دور دست مشاهده نمی شد …این بدترین اتفاق ممکن بود …ولی گروه روحیه خوبی داشت و همین عامل دلگرم کنندهایی بود .
خداوند یار و یاور ما بود و توان ده نفر انسان در زور زدن ماشین به سمت رهایی کم نبود ولی مشکل بزرگ این بود که خود افراد هم در حال فرو رفتن در گل و لای بودن و سراسر وجود مبارک آنها از گل پر شده بود و آنها مرتب زمین میخوردند ..من حتم داشتم که میتوان این وسایل را از این سرزمین خارج کرد ..و همت افراد در این موفقیت شرط بود .گل و لای سطح دریاچه عاری از حتی اندکی سنگریزه …لای خالص است …چسبناک …انچه که امروزه آنرا گل کوزه گری مینامند …در رنگهای متفاوت و هر چه سطح خاک را بردارید گل چون به سطح آب نزدیک میشود شل تر است …واقعا دیدنی است .
به یاد داشته باشید رهایی از این سرزمین کار آسانی نیست وبدون تجربه قبلی نمی توانید از این سرزمین رهایی یابید مشابه این دریاچه امروزه در 70 کیلومتری شهرستان خور بیابانک در جاده طریق الرضا وجود دارد و تنها شانسی که مردم خور داشتند عبور جاده طریق الرضا از روی این دریاچه بوده و خدمات شرکت پتاس در حفر گودالهایی جهت ایستابی آب این دریاچه به جهت استخراج مواد معدنی و شیمیایی ، پای جماعت توریست را برای دیدن جلوه های این دریاچه به آن باز کرد ، در حالی که جلوه های این دریاچه به جهت عدم دست رسی و جاده منتهی به ان از نظرها دور و دست نخورده باقی مانده است . در تالیف کتاب جدیدی که دست دارم به زودی با این منطقه بیشتر آشنا خواهید شد .
ما پس از تقریبا 2 ساعت به بیاضه برگشتیم و در واقع جدا از تیمهای محلی که به این دریا پا گذاشته اند ، در واقع 4 زن از این گروه اولین زنانی بودند که به این منطقه پا گذاشته و تا کنون کسی جرات نزدیک شدن به این وادی را نداشته و حتی گزارش آنهم در سالهای قبل در جایی ثبت نشده است.