صهبای یقین
تاریخ بیابانک, [13.02.25 03:55]
ای ختم سحر ،گل رخ عاشق ، نظری کن🪺
در ساعت عاشق قدح پر نظری کن🪺
عاشق کش و مجنون و زلیخای میانه🪺
سراز سر سودای خیالم ، نظری کن 🪺
مفلوک غلام قمرم فاصله تا کی 🪺
صحرای وجودم زچمن در سبدی کن🪺
خوابِ غم تلخینه سراسر به ازاین باد🪺
در خدمت خلقم صَنما زیر و زری کن🪺
از سِرصداقت به سَرم سیم نظرکن 🪺
صهبای یقین درکش و بر ما نظری کن 🪺
خارو خس و خاشاک مرا باده فرو خورد🪺
ختمش به سرو، سرو خرمان نظری کن🪺
افعی سر لیلی به قفا داشت من خام 🪺
سربرسر آن دام و خطایم نظری کن🪺
دردم زفراغ بود و مرا یار نبودش🪺
غمخواربیاضه تو به جهدم نظری کن🪺
سرسلسه دوست پریشان خبرم کرد🪺
عمری ز کفم رفت و به جامم نظری کن🪺
خیری به برش نیست سخن چین زمانه🪺
ما را زشرارش ستمش سازه سری کن🪺
اندوه و مرا فاضل درمانده سخن بود🪺
از دیده و پندار به «مهرجان» نظری کن🪺
میزان دل و آن سِر دل افروز بیفزای🪺
ما را زشراب و طَربَش در نظری کن 🪺
«صهبا یقین». پائیز 1403.ه.ش. نیشابور
🌈📚🌈
🌈صهبای یقین : شراب حقیقت
🌈ساعت عاشق : سحرگاهان
🌞دیوان فاضل 🌞
Www.bayazeh.ir
ممکن است شما همچنین مایل باشید
