تنها سکاندار کشتی کویر پیما
تمام کسانی که کویر را میشناسند، خوب میدانند که سفر به این منطقه چقدر سخت و طاقت فرسا می باشد ….و مشکلات زمانی دامن گیر شما خواهد بود که بخواهید با خانواده و چند سر عائله چیزی قریب به 800 کیلومتر را ه را در حالی بپیمایید که می دانید باز در انتها به وسط بیابان خواهید رسید .
اما جالب است بدانید راهی که امروزه شما بدون اینکه آب در دلتان تکان بخورد ، بی درد سر ظرف 8 ساعت تا بیاضه میپیمایید ، روزگار چیزی نزدیک به 150 سال پیش، توسط شتر آنهم در زمانی به تقریب یک ماه پیموده میشد ، درست زمانی که شتر سرحال باشد ، آب و علف کافی باشد ، هوا میزان الاحوال و بارندگی نباشد ، راهی هم که شتر آنرا میپیمایید اجازه تردد از گزند راهزن در امان و شما هم طاقتی بر روی شتر نشستن داشته باشید …خلاصه سفر به مرکز ایران امکان پذیر نبود آنهم به این راحتی الان …
اما کسانی در این راه پیر شدند و وجب به وجب این راه برایشان خاطره است .و در بررسی انگیزه ی سفر چیزی جز خدمت به خلق در چنته عمل آنها دیده نمی شود . اشخاصی که نتنها عمر بلکه سرمایه خود را در این راه قرار دادند تا تنها چراغی باشند برای کور سوی آبادانی در ولایاتی است که سالها به دست فراموشی سپرده شده اند . اینکه وسیله حمل و نقل مسافر در اولین بار در منطقه بیابانک به دست چه کسی آورده شد قضاوت مشکل است اما در تاریخ بیاضه از کسانی که به عنوان قدیمیان و پیشکسوتان حمل و نقل مسافر غربیل فرمان کامیون در دست داشتند ، می توان به ” کوچکعلی خدایی ” اشاره کرد که از زمانها بسیار دور راه و بی راه در آبادیها با کامیون انترناش در این منطقه تردد میکرده است و در سالهای بعد از انقلاب قدیمی ترین اتوبوسهای منطقه به رانندگان « حسن نیاز » و « مهدی مرادی ( غدیر) » و رانندگان خوری مثل « نایبی ها » و همچنین سرویسهایی از مهرجان که « طوطی » از مشهور ترین آنها بوده …اما یک راننده از این جماعت عاشق منطقه تا کنون چراغ این خدمت به خلق را روشن نگه داشته ، که در واقع انگیزه اصلی من برای نوشتن این مقاله شد و این راننده تنها کسی است که در حالی که رانندگان با اتوبوسهای شیک و رنگ وارنگ خود سکوت کویر را به سمت شهرهای بزرگ میشکنند ، این راننده همچنان عاشقانه در جاده های کوچک و باریک منطقه ی بیابانک به آبادی ها سرکشی کرده و تاکنون که قلم بر سایت میرانم تنها اتوبوس و راننده وفا دار به منطقه می باشد . البته از کسانی که از اتوبوس حسین عارف برای عظیمت به منطقه استفاده کرده اند ، خاطرات بسیاری بر جای مانده است و خیلی ها توقعی که از این راننده و اتوبوس وی دارند .کاملا درخواستهایی نابجا و گاها امکان ناپذیر است .
خداوند را باید شکر کنید که کسی هست که مردم به او اعتماد دارندو ناموس خود را به او می سپارند . من و حسین عارف در سفری که امسال پیش آمد همسفر شدیم ، با وی گپی زدم و این مقاله را تنها به وی و فرزندانش تقدیم میکنم و خوشحالم که تنهاترین مرد کویر هنوز نعره ی سکوت صحرا را کیلومترها راه درهم می شکند . «حسین عارف» ، در سال 1338 در آبگرم از توابع خوربیابانک متولد شد ، حسین یاد دارد روزهای کودکی در آبهای شفابخش آبگرم که از زیر کوهها سرچشمه دارد .نام پدر وی : عبدالحسین و مادر وی اصل نسب نیشابوری بوده ، رانندگی را از اتوبوسهای به تاریخ پیوسته ی 302 آلمانی شروع کرد و مدت 16 سال با ایران پیما که همه ی شما آنرا می شناسید. کویر را در می نوردید . وقتی انگیزه ی وی را از سفر با 15 یا 10 مسافر به منطقه پرسیدم وی گفت : « تنها عشق به آرامش در کویر مرا به این وادی فرا می خواند و اصلا از لحاظ اقتصادی برایم مهم نیست » . از مردم کدام منطقه راضی هستی : « من مردم ایراج را بهترین مسافرها می خوانم و آنها معمولا بی درد سر هستند » و « مردم بیاضه نرمال هستند » من تا جایی که ممکن است مسافر را به مقصد می رسانم و اگر اشکالی در سفر پیش بیاید من همه ی تلاش خود را کرده ام . » حسین عارف خانه ایی در گرمه دارد و بیشتر آرامش را در گرمه بدست آورد در حالی که سالها در اصفهان زندگی کرده است . « من خط دانشگاههای گرمسار هم کار میکنم و گاهی هم توریست در منطقه جابجا می کنم و از این بابت خدا را شاکر هستم …» حسین متوسط سوخت سفر به منطقه را 300 لیتر در رفت و 300 لیتر در برگشت ، جمعا 600 لیتر اعلام کرد . و از ساعتی که مسافر در ماشین وی جاگیر می شود تا 17 ساعت کلیه ی مسافران بیمه هستند . حسین از خاطرات تلخ آزار مسافران میگفت : « مسافری گوشت در ماشین آورده بود و زیر تمام صندلیها را خون آبه فرا گرفته بود ….» ..« مسافران یک خانواده در ته ماشین هرچه تخمه خورده بودند پوست آن را در زیر صندلی ها ریخته بودند …..صندلی ها اموال خودتان است آنها را ازبین نبرید ….» حسین درد دلهای زیادی داشت ولی سفر کوتاه بود و طاقت من در نوشتن کم و خجالت و شرمنده کسی شدم که با دست خالی برای خدمت به مردم کوتاهی نکرده بود …حسین صاحب 5 دختر و یک پسر و ساکن فعلی تهران در خانه ایی کوچک است و درحالی مشکلات را تحمل می کند که به فکر بهتر کردن ناوگان مسافر بری منطقه است …حسین روزهای 4 شنبه بعد از ظهر از ته اتابک به سمت سرزمین پدری من و شما عزم رفتن می کند . شاید اتوبوسهای طبس و بیرجند این خلا را کمی پر کنند ولی حسین تنها یادگار رانندگان منطقه ی بیابانک است …اورا دریابید . و قدر زحمات وی را پاس بدارید . با توجه به گرانی سوخت و مشکلات قطعات و خودرو و خطرات احتمالی صرفه بر آن است که از ناوگان عمومی برای سفر به منطقه بیشتر استفاده کنید .. راستی شماره حسین عارف برای هماهنگی سفر به منطقه .. « 09123060269 » می باشد .