جان

تاریخ بیابانک, [21.02.25 14:09]

🔮«جان»
🪷🪷🪷🪷🪷🪷
چنین حکایت کنند ، که در عهد قجری سیلی بیامد و قنات جنابد( گناباد ) در خواب فرو شد ، مردم را گریه و زاری و اشک ریزان ، که ای خدا ، چه بلایی بود بر سر ما آمد ، چگونه این بخت بد از این قنات دور کنیم ؟ دیگر کدام زراعت و محصول را بفروشیم ، تا از عمق ۳۰۰ متری زمین ، آب روان بر رزق و روزی فرزند و کودک جاری کنیم تا از گرسنگی نمیریم ؟
الحکایت ….نجیب زاده ی ….فلالدوله از راه بیامد و دست به دامنش شدند ، گریه که ای سلطان و صاحب «جبه و جقه» اعلی حضرت همایونی ….به سبیل مبارک ، «دام و دد »شهید شدند ، زراعت بخشکید ، کاری کن !..وی سبیلی چرخاند و گفت به شرط آنکه سهمی از آب مال من باشد ، چنین کردند،قنات نجات یافت .اما روایت است که مردم بنا به شرط احتیاط شرعی ، وضو در این آب نمیگرفتند ،چون حق الناس است !
اینچنین قنات و قنوت و قناعت بشد ، جان تو ….جان این قنات بیاضه …از سفره …از دل ….ازخرج دفن میت ..از دل ….از جان …بگذر این آب نخشک رفیق.این آب تاریخ ایران است و جان والده . روزی نایاب شود .آنروز نزدیک است !.جان رفت تا جاری شد.

فاضل .1403/12/3.نیشابور

تدوین فیلم ….جلالپور از چوپانان
💧💧💧🌧

⚜️تاریخ بیابانک⚜️
Www.bayazeh.ir سایت